کوچه های آبی احساس

ادبی - هنری

کوچه های آبی احساس

ادبی - هنری

به نام خالق هنر و زیبایی


شبی از پشت یک تاریکی نمناک و بارانی
تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا کردم
پس از یک جست و جوی نقره ای
در کوچه های آبی احساس
تو را از بین گلهایی که در تنهاییم روئید
با حسرت جدا کردم

آخرین مطالب
نویسندگان

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۳
  • ۰

نگاه سرد

 

نگاهت چنان سرد بود که قندیل بستم

 

رضوان - ح

  • رضوان - ح
  • ۲
  • ۰

برگ زرد

برگ زرد

 

من برگی زردم

 

که در دستان پاییز سرگردانم

 

گاه روی یک نیمکت چوبی ام

 

یا که زیر پای رهگذری

 

خرد می شوم

 

می شکنم

 

عاقبت گوشه ای

 

از این زمین سرد

 

آرام می گیرم

 

 

رضوان - ح

  • رضوان - ح
  • ۳
  • ۰

غرق رویا

 

چنان غرق رویاهایم شدم که سیل مرا با خود برد

 

رضوان - ح

  • رضوان - ح
  • ۱
  • ۰

تبسم مهتاب

 

از آسمان شعر تو

به یادگار ستاره ای چیدم

مهتاب تبسمی کرد

جلوه ی دیگری

از شب نمایان شد

 

رضوان - ح

  • رضوان - ح