کوچه های آبی احساس

ادبی - هنری

کوچه های آبی احساس

ادبی - هنری

به نام خالق هنر و زیبایی


شبی از پشت یک تاریکی نمناک و بارانی
تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا کردم
پس از یک جست و جوی نقره ای
در کوچه های آبی احساس
تو را از بین گلهایی که در تنهاییم روئید
با حسرت جدا کردم

آخرین مطالب
نویسندگان

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلتنگی» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

سایبان زندگی

دختر در جاده

 

من دلم گرفته 

 

هر چه می روم نمی رسم 

 

رد پای دوست 

 

کوچه باغ عشق 

 

سایبان زندگی کجاست؟ 

 

 

محمدرضا عبدالملکیان 

  • رضوان - ح
  • ۱
  • ۰

شکست عهد من

 

شکست عهد من و هر چه بود گذشت

به گریه گفتمش آری ولی چه زود گذشت

بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید

بهار رفت و تو رفتی و هرچه بود گذشت

شبی به عمر گرم خوش گذشت آن شب بود

که در کنار تو با نغمه و سرود گذشت

چه خاطرات خوشی در دلم به جای گذاشت

شبی که با تو مرا در کنار رود گذشت 

گشوده بس گره آن شب ز کار بسته ی ما

صبا چو از بر آن زلف مشک سود گذشت 

غمین مباش و میاندیش از این سفر که ترا

اگر که بر دل نازک غمی فزود گذشت 

 

ایرج دهقان 

  • رضوان - ح
  • ۱
  • ۰

قهوه تلخ

 

اگر می دانستی جایت

 

سر میز صبحانه چقدر خالی است

 

و قهوه منهای شیرین زبانی تو چقدر تلخ 

 

من و این آفتاب بی پروا را 

 

آن قدر چشم انتظار نمی گذاشتی 

 

قهوه ات دارد سرد می شود 

 

و طاقت آفتاب نشسته بر صندلی ات طاق 

 

 

عباس صفاری 

  • رضوان - ح
  • ۰
  • ۰

سیاهی ابر

 

سیاهی ابر 

 

اندوه دل آدمی را

 

دو چندان می کند

 

وقتی ردپای خاطرات را

 

باد برده است 

 

 

رضوان - ح 

  • رضوان - ح
  • ۰
  • ۰

آن سوی پاییز

 

جویباری از اشک

 

در میان خاطره ها جاری ست

 

شاید آن سوی پاییز 

 

کسی دلتنگ است 

 

 

رضوان - ح

  • رضوان - ح