کوچه های آبی احساس

ادبی - هنری

کوچه های آبی احساس

ادبی - هنری

به نام خالق هنر و زیبایی


شبی از پشت یک تاریکی نمناک و بارانی
تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا کردم
پس از یک جست و جوی نقره ای
در کوچه های آبی احساس
تو را از بین گلهایی که در تنهاییم روئید
با حسرت جدا کردم

آخرین مطالب
نویسندگان

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۳
  • ۰

آلزایمر

 

 

آلزایمر دنیایی از خاطرات گذشته است. 

 

رضوان - ح

  • رضوان - ح
  • ۵
  • ۰

واژگان

 

 

واژگان در شرح سکوت آدم ها چه قدر اندک

و چه بی مایه بی بضاعت اند. 

 

 

از کتاب بیرون در 

اثر محمود دولت آبادی 

  • رضوان - ح
  • ۳
  • ۰

تکه ای از ماه

فنجان قهوه

 

تکه ای از ماه را

 

با فنجان قهوه 

 

می نوشم به روشنی

 

و تو چه آسوده خاطر

 

خیالت را به آسمان می سپاری 

 

رضوان - ح

  • رضوان - ح