کوچه های آبی احساس

ادبی - هنری

کوچه های آبی احساس

ادبی - هنری

به نام خالق هنر و زیبایی


شبی از پشت یک تاریکی نمناک و بارانی
تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا کردم
پس از یک جست و جوی نقره ای
در کوچه های آبی احساس
تو را از بین گلهایی که در تنهاییم روئید
با حسرت جدا کردم

آخرین مطالب
نویسندگان
  • ۱
  • ۰

شکوه پرواز

جاناتان مرغ دریایی روزهای بعد را در انزوا سپری کرد.

ولی پروازکنان تا دوردست و فراسوی صخره های بلند

می رفت.از تنهایی غصه نمی خورد،فقط از این بابت

اندوهگین بود که سایر مرغان دریایی حاضر نیستند

به شکوه پرواز،که در انتظارشان است باور بیاورند،

حاضر نیستند چشمانشان را باز کنند و ببینند.

 

 

از کتاب جاناتان مرغ دریایی

اثر ریچارد باخ 

  • ۹۹/۰۱/۱۸
  • رضوان - ح

پاراگراف

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی