من از دل تاریکی
میان خواب آبی دریا
پلی به آسمان زده ام
رضوان - ح
دیشب ماه
در حوض خانه مادربزرگ
ماهی سرخی زایید
عاشق خورشید
پرقصه و بی صدا
بی صدا
کیکاووس یاکیده
از مجموعه شعر بانو و آخرین کولی سایه فروش
امشب،چه شب دلگیری است.ابرهای سیاه آسمان را
قرق کرده اند.آه از نهاد زمستان بلند شده است.
کوچه ها را سکوتی قندیل وار فرا گرفته است.
می خواهم فانوسم را بردارم و در جست و جوی
مهتاب سفری را شبانه آغاز کنم.
رضوان - ح
دلم بیداری می خواهد
در عمق یک خواب شیرین
به بلندای یک عمر
میان آرامشی به وسعت یک لبخند
کاش میشد
ساعت رویاهایم را کوک کنم
تا به وقت کودکی
درست در سرزمین سادگی
بیدارم کند
حسین علی اکبری
می خواهم احساس غریب تنهایی را لحظه ای کنار بگذارم
و فارغ از غم های جهان آسوده بخوابم
از تاریکی شب بگذرم
و به طلوع خورشید برسم
رضوان - ح
از آسمان شعر تو
به یادگار ستاره ای چیدم
مهتاب تبسمی کرد
جلوه ی دیگری
از شب نمایان شد
رضوان - ح