کوچه های آبی احساس

ادبی - هنری

کوچه های آبی احساس

ادبی - هنری

به نام خالق هنر و زیبایی


شبی از پشت یک تاریکی نمناک و بارانی
تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا کردم
پس از یک جست و جوی نقره ای
در کوچه های آبی احساس
تو را از بین گلهایی که در تنهاییم روئید
با حسرت جدا کردم

آخرین مطالب
نویسندگان

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کاریکلماتور» ثبت شده است

  • ۳
  • ۰

آلزایمر

 

 

آلزایمر دنیایی از خاطرات گذشته است. 

 

رضوان - ح

  • رضوان - ح
  • ۰
  • ۰

آدم آهنی

 

 

بی احساس ترین موجود دنیا آدم آهنی است. 

 

رضوان - ح

  • رضوان - ح
  • ۰
  • ۰

پادزهر

 

 

آن قدر حرف های نیش دار زد

 

که پادزهر هم افاقه نکرد 

 

 

رضوان - ح

  • رضوان - ح
  • ۰
  • ۰

قلب تو

 

تمام مسیرهایی را که به قلب تو منتهی می شود 

 

طی کردم،مسدود بود.

 

 

رضوان - ح 

  • رضوان - ح
  • ۰
  • ۰

پرتقال خونی

 

پرتقال خونی 

 

رکورد اهدا خون را شکست 

 

 

رضوان - ح 

  • رضوان - ح
  • ۰
  • ۰

 

ه تنهاترین حرف الفباست.

 

رضوان - ح

  • رضوان - ح
  • ۰
  • ۰

سیم آخر

 

 

به سیم آخر زد،دچار برق گرفتگی شد.

 

رضوان - ح

  • رضوان - ح
  • ۳
  • ۰

نگاه سرد

 

نگاهت چنان سرد بود که قندیل بستم

 

رضوان - ح

  • رضوان - ح
  • ۳
  • ۰

غرق رویا

 

چنان غرق رویاهایم شدم که سیل مرا با خود برد

 

رضوان - ح

  • رضوان - ح