چنان غرق رویاهایم شدم که سیل مرا با خود برد
رضوان - ح
چنان غرق رویاهایم شدم که سیل مرا با خود برد
رضوان - ح
درود زیبا بود گلم
رویاهایت سبز
اگر کسی مرا خواست
بگویید رفته باران ها را تماشا کند
و اگر اصرار کرد
بگویید برای دیدن طوفان ها رفته است
و اگر باز هم سماجت کرد
بگویید رفته است تا دیگر باز نگردد.
# بیژن جلالی
در اوج یقین اگرچه تردیدی هست
در هر قفسی کلید امّیدی هست
چشمک زدن ستاره در شب یعنی
توی چمدان ماه، خورشیدی هست
# جلیل صفربیگی
موفق باشید
I speak out of the deep of night
out of the deep of darkness
and out of the deep of night I speak
if you come to my house, friend
bring me a lamp and a window I can look through
at the crowd in the happy alley.
من از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف میزنم
اگر به خانهی من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچهی خوشبخت بنگرم
# فروغ فرّخراد
شاعرانه ای زیبا
درودها بانو حیدری عزیزم
خوشحالم از بودن تان و خواندن تان مهربانو جان
سیل را خواهم گفت :
دوباره برگرداند تو را
سیل خواهد گفت :
خیلی دور شده ایم
و من خواهم پرسید :
از کجا ؟
سیل خواهد گفت :
از همانجا که هستی
و من خواهم گفت :
هرگز نبودم که باشم
و باز سیل خواهد گفت :
پس برای چه ؟
خواهم گفت :
نیمی از رویایش را اینجا جا گذاشته
سیل خواهد گفت :
هدیه ایست برای تو
و من
رویاهایت را میان دفتر خاطراتم خواهم گذاشت
« با نوری ریگی لبخندی شاید »
سلام دوست عزیز اگر امکانش هست چند جمله زیبا در مورد پاییز و زمستان بگذارید ممنون